شروع تعطیلات برای صبا
ماه خرداد کمکم داره به پایان میرسه. ومامان و امیر حسین ساعات بیشتری رو خونه میمونن .ومن هم دیگه کمتر به خونه مادر بزرگم میرم . من خیلی به مادر بزرگ و پدر بزرگم عادت کردم و مامانم نگران این موضوعه چون تعطیلات عید که کمتر اونارو دیده بودم از دلتنگی تب میکردم و با شنیدن صدا یا دیدن مامان بزرگ و بابا بزرگ بغض میکردم به سنا هم خیلی عادت کردم اون دوست صمیمی منه و من از بازی بااون خیلی لذت میبرم .تو طول تابستون هفته ای یکبار کلاس میرم . مامانم هم قراره بیشتر باهام کار کنه قصد داره تراشه های الماس من و ثبت نام کنه نظر شما چییه ؟ از کیفیت کاریش اطلاع دارین ؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی