صباصبا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

شکست سکوت

صبا کاشت حلزون شنوایی شده و حالا شنواست.

سومین صبح مهر ماه نود

امروز ساعت یک اولین جلسه دانشکاه تو سال تحصیلی جدیده .صبح زود پاشدم بابا وامیر حسین و راه انداختم .ناهار درست کردم خونه رو مرتب کردم . تو هنوز خوابی .الان که نگاهت کردم از توی رختخوابت قلط خوردی افتادی بیرون از بس گرمایی هستی .ظهر میری پیش مامانی امیدوارم امسال هم به خیرو خوشی بگذره ومادر مهربونم رو خدا تن سالم بده که اینقدر کمک حال من و خاله  ست.از اداهای بامزت بگم تازه گیها وقتی میخوای چیزی رو به زور ازش بگیری مخصوصا از داداشی اخم میکنی بعد با تن صدای بلند میگی :دع...دع وانگار سیمت گیر کرده انقدر میگی تا طرف تسلیم بشه .این هفته هفت تا کلمه با صدای  س  رو باهات تمرین کردم .اتل متل رو هم میخونی تا میگیم پاهات و دراز ...
4 مهر 1390

بدون عنوان

صبای قشنگ مامان خیلی بازیگوش وکنجکاوه       همچنین توی کار بقیه خیلی دقت میکنه      وعین همون کارهارو خیلی بامزه انجام میده .مثل جارو برقی کشیدن    اتو زدن    ارایش صورت   شامپو کردن مو  با موبایل وتلفن صحبت کردن   نماز خوندن    نوشتن.  از خرابکاریهات هم که الی ماشا ءا... که روزگارم وسیاه کردی از اینور من مرتب میکنم مثل برق و باد میریزی یه دونه کشو مرتب از دستت ندارم از بلندی هم که اصلا ترس نداری تخت امیر حسین بیچاره رو که جمع کردیم چون مثل تارزان از پله هاش بالا میرفتی  مبلای زیر اپن رو هم جمع کردیم میرف...
1 مهر 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شکست سکوت می باشد